۱۳۸۶ اسفند ۲۰, دوشنبه

پرستش حقیقی

ای خداوند و خدای ما٬

تو تنها شایسته ای که صاحب جلال و حرمت و قدرت باشی٬

زیرا تو همه چیز را برای خشنودی خود آفریدی.

مکاشفه ۴: ۱۱

خداوند از قوم خویش رضامندی دارد.

مزمور ۱۴۹: ۴

شما برای خشنودی خدا آفریده شده اید.

در بدو تولّد هر یک از شما در اولین لحظه ای که پا به این جهان نهادید٬ خدا به عنوان شاهدی نامرئی٬ با لبخندی بر چهره در آنجا حضور داشت. او اراده فرمود که شما حیات داشته باشید٬ و تولّد هر کدام از شما برای خدا٬ خرسندی عظیمی به همراه داشته است. خدا نیازی به آفریدن شما نداشت٬ با این وجود اراده فرمود که شما را برای رضایت خودش بیافریند. شما برای انجام هدف٬ خرسندی٬ جلال و منفعت خداست که زنده هستید.

زیستن برای خشنود ساختن خدا و خوشحال نمودن وی٬ اولین هدف زندگی شما است. اگر این حقیقت را کاملاً درک کنید٬ هرگز دیگر با مشکل پوچی زندگی مواجه نخواهید شد. این مبیّن ارزش حقیقی شماست٬ شما برای خدا تا این اندازه مهم هستید٬ و خدا برای شما آنچنان ارزشی قائل است که مایل است تا ابدیّت با وی باشید٬ آیا می توانید چیزی والاتر از این پیدا کنید؟ شما فرزندان خدا هستید٬ و خدا از شما به عنوان فرزندان خودش بیشتر از هر مخلوق دیگر لذّت می برد. کتاب مقدّس می فرماید: (( که ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسر خوانده شویم به وساطت عیسی مسیح بر حسب خشنودی اراده خود. )) ( افسسیان ۱: ۵ )

یکی از بهترین هدایایی که خدا به شما عطا فرموده٬ این است که از لذّت برخوردار باشید. او به شما حواس پنچگانه و نیز احساسات بخشیده تا بتوانید لذّت ببرید. او مایل است که شما از زندگی لذّت ببرید٬ نه اینکه فقط آن را تحمّل نمایید. دلیل اینکه ما انسان ها از لذّت برخورداریم٬ این است که خدا ما را به صورت خودش آفریده است.

ما اغلب فراموش می کنیم که خدا احساسات نیز دارد. اتفاقاً احساس خدا در مورد مسائل بسیار عمیق است. کتاب مقدّس به ما تعلیم می دهد که خدا اندوهگین می شود٬ غیور است و خشمگین می گردد٬ احساس ترحّم٬ بخشش٬ تاسف و همدردی دارد٬ و همچنین او احساس خوشی٬ شادمانی و رضایت نیز دارد. خدا عشق می ورزد٬ لذّت می برد٬ خوشحال می شود٬ به وجد می آید٬ شادمان می شود و حتّی می خندد! ( پیدایش ۶: ۱۶ ٬ خروج ۲۰: ۵ ٬ تثنیه ۳۲: ۳۶ ٬ داوران ۲: ۱۹ ٬ ۱ پادشاهان ۱۰: ۹ ٬ ۱ تواریخ ۱۶: ۲۷ ٬ مزمور ۲: ۴ و ۵: ۵ و ۱۸: ۱۹ ٬ ۳۵: ۲۷ و ۳۷: ۲۳ و ۱۰۳: ۱۳ و ۱۰۴: ۳۱ ٬ حزقیال ۵: ۱۳ ٬ ۱ یوحنّا ۴: ۱۶ )

رضامندی خدا (( پرستش )) نامیده شده است. در کلام خدا چنین می خوانیم که: (( رضامندی خداوند از ترسندگان وی است و از انانی که به رحمت وی امیدوارند. )) ( مزمور ۱۴۷: ۱۱ )

هر انچه که شما به عمل می آورید و مایه خشنودی خدا می شود٬ عملاً پرستش خداست. پرستش٬ همچون الماس دارای تراش ها و کاربردهای متفاوتی است. درک مسئله پرستش خدا٬ نیازمند نگارش چندین پست است٬ ولی ما٬ در این قسمت فقط به این بخش از مطلب فقط به نمادهای ابتدایی پرشتش نگرشی کوتاه خواهیم داشت.

دانشمندان علم انسان شناسی متوجّه شده اند که پرستش یک انگیزش جامع و جهانی است٬ یک نیاز درونی است که توسّط خدا٬ حتّی در ریزترین سلّولها و تاروود ما انسان ها نهاده شده است. پرستش همچون غذا خوردن یا نوشیدن امری بسیار طبیعی است. اگر در امر پرستش خدا کوتاهی ورزیم٬ جانشینی برای ان پیدا خواهیم نمود٬ حتّی ممکن است آن جانشین٬ خود ما باشیم! خدا ما را با چنین اشتیاقی آفریده٬ زیرا او مشتاق پرستندگان خود می باشد! عیسی مسیح می فرماید: (( پدر٬ طالب پرستندگان خود می باشد. )) ( یوحنّا ۴: ۲۳ )

با توجّه به پیشنیه مذهبی تان ممکن است نیاز داشته اشید که برداشتتان از مسئله (( پرستش )) را گسترش بخشید. ممکن است به جلسات کلیسایی به عنوان سرود خواندن٬ دعا کردن٬ و شنیدن یک موعظه٬ یا جلسه ای برای اجرای یکسری مراسم مذهبی٬ روشن کردن شمع و شرکت در مراسم عشا مقدّس ربانی بنگرید و یا اینکه جلسه کلیسایی برای شما به منزله یک جلسه شفا٬ دیدن معجزات٬ یا تجربه ای جذّاب و متفاوت باشد. پرستش می تواند شامل همگی موارد فوق باشد٬ ولی در عین حال چیزی به مراتب فراتر از این تجلّیات است.

پرستش یک رویّه زندگی است.

پرستش چیزی به مراتب بیشتر از موسیقی است. برای بعضی ها پرستش مترادف با موسیقی است. این قبیل افراد می گویند: (( ما در کلیسایمان ابتدا پرستش و سپس تعلیم داریم. )) این یک سو تفاهم و اشتباه بزرگ است. هر بخشی از جلسات کلیسایی٬ پرستش است: دعا کردن٬ قرائت کلام خدا٬ سرائیدن٬ اعتراف به گناهان٬ در سکوت دعا کردن٬ سکوت٬ شنیدن موعظه٬ یادداشت برداشتن٬ تقدیم هدایا٬ تهمید٬ عشا مقدّس ربّانی٬ پذیرش و امضا کارتهای تعهّد٬ و حتی سلام و احوال پرسی با سایر پرستندگان همه و همه پرستش خداوند هستند.

عملاً پرستش از نظر زمان قبل از پیدایش موسیقی وجود داشته است. آدم٬ خدا را در باغ عدن رستش نمود٬ ولی در هیچ جای کلام خدا قبل از پیدایش ۴: ۲۱ همزمان با تولّد یوبال ذکری از موسیقی به میان نیامده است. اگر پرستش فقط در موسیقی می بود٬ در این صورت تمام کسانی که موسیقی نمی دانند٬ قادر به پرستش نخواهند بود.

بدتر از این٬ آن است که (( پرستش )) به غلط برای اشاره به نوع بخصوصی از موسیقی مورد سو استفاده قرار می گیرد.

پرستش هیچ ارتباطی با پایین و یا بالا بودن صدا٬ و یا سرعت خواندن سرود ندارد. خدا همه انواع موسیقی- اعم از تند یا آرام٬ با صدای بلند یا لطیف٬ قدیمی یا جدید-همه و همه را دوست دارد چرا که خودش همه آنها را ساخته است. شما ممکن است از همه انواع موسیقی خوشتان نیاد٬ ولی خدا همه آنها را دوست دارد! اگر هر کدام از این ها در روح و راستی به خدا تقدیم گردند٬ پرستش خدا خواهند بود.

مسیحیان اغلب در مورد نحوه احرای موسیقی های کلیسایی که در پرستش استفاده می شود٬ با همدیگر اختلاف دارند٬ و با احساساتی تند٬ از شیوه موسقی مورد پسند خودشان٬ به عنوان کتاب مقدسی ترین و خداپسندانه ترین موسیقی دفاع می کنند. ولی جالب اینجاست که در کتاب مقدس هیچ رویه ای برای موسیقی و پرستش ارائه نشده است! در کتاب مقدس هیچ نت موسیقی وجود ندارد٬ ما حتی به لوازم موسیقی که در دوران نگارش کتاب مقدس استفاده شده است٬ نیز دیگر دسترسی نداریم.

صراحتاً باید بگویم٬ نوع موسیقی که شما دوست دارید٬ بیشتر از آنکه دیدگاهتان را در مورد خدا بیان کند٬ بیانگر خود شما٬ پیشنیه شما و شخصیتتان می باشد. موسیقی یک قوم ممکن است برای قومی دیگر چیزی بیش از سر و دایی بی مفهوم نباشد. ولی خدا تنوع را دوست دارد و از همه اینها لذت می برد.

اصولاً چیزی به نام موسیقی (( مسیحی )) وجود خارجی ندارد٬ بلکه اشعار مسیحی داریم. این کلمات هستند که سرودی را مقدس و روحانی می کنند و نه موسیقی. شما نمی توانید هیچ نت موسیقی پیدا کنید که بتوان آن را نت روحانی نامید. اگر یک موسیقی تازه را برای اولین بار برای شما بنوازند بدون اینکه کلمات شعری آن خوانده شود٬ ممکن نیست بدانید که آیا این یک سرود مسیحی است یا نه.

(( پرستش )) برای استفاده و نفع شما نیست. به عنوان یک خادم خدا٬ بعضی وقت ها یادداشت هایی به این شرح به دستم می رسد: (( از پرستش امروز خیلی لذت بردم٬ واقعاً از آن استفاده کردم. )) این نیز ک تصور غلط پیرامون پرستش است. پرستش برای نفع بردن ما نیست! ما برای نفع و لذت بردن خدا٬ او را پرستش می کنیم. وقتی پرستش می کنیم٬ باید هدف ما این باشد که خدا از آن لذت ببرد و نه خودمان.

آیا هرگز چنین جمله ای گفته اید؟ (( از پرستش امروز چیزی عاید من نشد. )) اگر چنین است٬ شما با انگیزه و برای دلیلی غلط پرستش کرده اید. پرستش برای شما نیست٬ بلکه برای خداست. صدالبته٬ اغلب جلسات (( پرستشی )) شامل بخش هایی همچون مشارکت٬ تقدیس و بشارت نیز می باشد که در این صورت منافعی در پرستش هست٬ ولی ما خدا را پرستش نمی کنیم تا خودمان را ارضاء کنیم٬ بلکه انگیزه ما از پرستش باید جلال دادن و خشنود ساختن خالقمان باشد.

در کتاب اشعیا نبی فصل ۲۹٬ خدا از پرستشی ریاکارانه و نه با تمامی دل شکایت می کند. مردم دعاهای تکراری٬ ستایش های ریاکارانه٬ کلمات خالی و تشریفات و مراسم ساخته شده به دست انسان را به خدا تقدیم می داشتند٬ بدون اینکه به معنی آن بیندیشند. دل خدا تنها توسط انجام ینت ها در پرستش لمس نمی شود٬ بلکه به وسیله اشتیاق شدید و تعهد.

کتاب مقدس میفرماید: (( این قوم با زبان خود مرا می پرستند٬ ولی دل ایشان از من دور است. پرستش ایشان مراسمی است توخالی و انسانی. )) ( اشعیا ۲۹: ۱۳ )

(( پرستش )) بخشی از زندگی نیست٬ بلکه خود زندگی است.

پرستش محدود به جلسات کلیسایی نمی گردد. در سراسر کتاب مقدس و بویژه در مزامیر به ما گفته شده است که (( خداوند را پیوسته بپرستید. )) ( مزمور ۱۰۵: ۴ ) و نیز اینکه (( از طلوع آفتاب تا غروب آن نام خداوند را ستایش کنید. )) ( مزمور ۱۱۳: ۳ ). در کتاب مقدس مشاهده می کنیم که مردم خدا را در موقع کار کردن٬ در منزل٬ در هنگام جنگیدن٬ در زندان و حتی در رختخواب ستایش کرده اند! ستایش خدا باید صبحگاهان هنگامی که چشمانتان را می گشایید٬ اولین کاری باشد که انجام می دهید و در انتهای روز وقتی چشمان خود را می بندید٬ این باید آخرین کاری باشد که انجام میدهید. ( مزمور ۱۱۹: ۱۴۷ و ۳: ۵ و ۶۳: ۶ و ۱۱۹: ۶۲ )

هر کاری که شما انجام می دهید٬ اگر برای ستایش٬ جلال و خشنودی خدا انجام پذیرد٬ پرستش خدا خواهد بود. کتاب مقدس چنین می فرماید: (( پس خواه بخورید٬ خواه بنویشید٬ خواه هر چه کنید برای جلال خدا بکنید. )) ( ۱ قرنتیان ۱۰: ۳۱ )

مارتین لوتر چنین گفته است: (( کسی که گاوی را می دوشد٬ می تواند این کار را برای جلال خدا انجام دهد. ))

چگونه ممکن است که هر کاری برای جلال خدا باشد؟

هر چه که می کنید٬ آنچنان آن را به عمل آورید که انگار آن کار را مستقیماً برای عیسی مسیح می کنید و در خلال انجام آن کار کماکان به مصاحبت خود با عیسی مسیح ادامه دهید. کتاب مقدس میفرماید: (( آنچه کنید٬ از دل کنید به خاطر خداوند نه به خاطر انسان )) ( کولیسان ۲۳: ۳ )

این است راز زندگی پرستش وار: هر کاری را به گونه ای انجام دهید که انگار آن را برای عیسی مسیح انجام می دهید. یکی از ترجمه های انگلیسی کتاب مقدس٬ ترجمه پیام است٬ این ترجمه چنین میگوید: (( هر روز زندگی معمولی تان را٬ شامل خوردن و خوابیدن و آشامیدن٬ در سر کار حاضر شدن و نیز سایر بخش های زندگی را به خدا به عنوان قربانی تقدیم نمایید.)) ( رومیان ۱۲: ۱ ). کار کردن تبدیل به پرستش خواهد شد اگر آن را به خدا تقدیم کنید و ان را به گونه ای انجام دهید که بدانید او در آنجا حضور دارد.

این یعنی پرستش حقیقی: عاشق و شیفته مسیح شدن.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام به برادر عزیز ناصر
امیدوارم در خداوند عیسی پیروز و سربلند باشید
خدا را شکر برای تلاشی که می کنید تا مردم روزانه با عیسی مسیح و حقیقت آشنا بشند
فیض آرامش خوشی و رفاقت روح القدس با شما باشد تا به ابد در نام عیسی مسیح آمین